دایره المعارف ترکمن
پرببینده ترین مقالات ترکمن آدلری
ورود کاربر
|
زندگی نامه و آرامگاه سلطان حبی خواجه
نوشته شده توسط Aghigh2009 در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۲۹ (8883 بار خوانده شده)
دربارهی خانوادهی سلطان حبّی خواجه
حبی خواجه چهارمین فرزند حكیم سلیمان آتا است. زندگانی سلطان حبی كه بیشتر به افسانه شباهت دارد به مراتب شنیدنیتر از دیگر عرفای ترك – تركمن است. در رسالهی «حكیم آتا» اشاره شده است كه سلطان حبی دو برادر داشت. در این رساله، نام فرزندان حكیم آتا بدین گونه آمده است: اصغر خواجه، محمود خواجه و حبّی خواجه. «شجرهنامهی آتای تركمن» تعداد فرزندان حكیم آتا را با افزودن نام «قوچغار خواجه» به چهار میرساند. (3) در بارهی زندگانی سلطان حبی در «رسالهی حكیم آتا» اینگونه آمده است: «حكیم آتا از عنبر انه دارای سه فرزند به نامهای محمود خواجه، اصغر خواجه و حبّی خواجه شد. نام پدر سلطان حبی، «حكیم سلیمان آتا باقیرغانی» (وفات 582 هجری) و نام مادر وی «عنبر» دختر بوراقخان ( یا «بوغراخان») است. (4) علت مهاجرت سلطان حبی به تركمن صحرای ایران حكیم آتا دو فرزند بزرگتر خود – محمود خواجه و اصغرخواجه - را برای كسب علوم قرآنی نزد «جار الله زمخشری» - عالم و مفسر مشهور - به خوارزم میفرستد. كوچكترین فرزند او، حبی خواجه، هر روز سوار بر اسب به شكار آهو میرود و شكار خود را نزد پدرش میآورد. حكیم آتا برای اطلاع از ترقیات روحی فرزند خود به فكر امتحان وی بر میآید. آتا مریدی به نام شیخ سعد - برادر كوچكتر سلطان سنجر ماضی(5) (فوت 552 هـ. / 58- 1157 م.)- در قصبهی طرادیگان واقع در ولایت جونوق داشت. آتا نام او را ندا میكند، شیخ سعد طرفةالعین میآید. آتا، حبی خواجه را نیز ندا میكند، اما او بعد از مدتی میآید. پدر از وی سبب دیركردش را میپرسد. او ادعا میدارد كه در دریای محیط در حال نجات غریقها بوده است. پدر باور نمیكند. حبی خواجه میگوید كه نجات یافتگان پنج ماه دیگر یازده سكهی طلا به عنوان شكرانه خواهند آورد. اینگونه نیز میشود، بعد از پنج ماه عدهای میآیند و شكرانه به سلطان حبی میدهند و مریدش میشوند. حكیم آتا از عروج روحی فرزند خود متعجب میشود. روزی حكیم آتا نه گاو قربانی میكند و در غیاب سلطان حبی، با دیگر مریدان به ذكر مشغول میشود. در این بین حبی خواجه با آهوانی كه شكار كرده میآید و از این اینكه پدر وی را دعوت نكرده است اندوهگین میشود. با كرامت گاوها را زنده میكند و تمامی مردم به او گرایش پیدا میكنند. حبی خواجه به پدر میگوید كه من برای همیشه از اینجا میروم و به حجرهی خود وارد میشود، كفن میپوشد و غایب می شود.»(6) در این باره، در شجرهنامهی آتا آمده است: «حكیم سلیماننینگ تؤرت اوغلی بار اردی. بیرینینگ آدی اصغر خواجه، و بیرینینگ آدی قوچغار خواجه و بیرینینگ آدی محمود خواجه و بیرینینگ آدی سلطان حبی خواجه – سلّمهم الله – اردیلر، تیریك صورتی بیرله غایب بولدولار.»(7) حكیم آتا برای یافتن فرزند خود به تمام مناطق افرادی را گسیل میدارد، اما از او اثری پیدا نمیشود. حكیم آتا در رثای فرزند خود شعری دارد كه در «دیوان حكمت» وی آمده است. این شعر را در اینجا میآوریم: واه دریغا یرنینگ گؤكنینگ آراسیندا، یتوردیم من شونقار قوشوم تاپماس منأ. یارانلار سیز تیلاكده من ایستاكـده ، ییـغلابـان گـؤزده یـاشیم سیلـماس منأ. ییغلابان گؤزده یاشینگ سیلغیل تییرلر، تؤرت یانینگغا ازگو – سوراغ سالغیل تییرلر، ایستهبان جان قوشومنی بوُلغوُل تییرلر، من آنگا آرام – قرار قیلماس منأ. من آنگا آرام قرار نتاك قیلغوم، اتیم اریب، منگزیم سولوب قایدا بارغوم، یا الها! بوُلوُنماسا من قوُل اؤلگوم، سوراغینگنی اشیتسم دورماس منأ. قوشومنینگ آدی گلور شام – عراقدا، حرم بیرله خطیدن، اول تاش – ایراقدا، پرواز قیلیب یؤری دییرلر، جان فراقدا، من آنینگ یوللارینی بیلمس منأ. یولونی بیلمهسم تییب نه قیلایین، عالم اوكوش امكاك قایان گؤرهیین، یارانلار سیز قاتینگیز من بارایین، من بارسام اوشال یردن گلمس منأ. من بارسام بوُلغای موُ آندا قوشوم، بوُلوُنماسا دشوار بوْلوُر منینگ ایشیم، قوْلوُمغا قوْنسا یتگیر شونقار قوشوم، غاز – قوُ قارشوُ گلسه سالماس منأ. قوشومغا آت بریلدی آدم توزی، خوجه علی – قول سلیمان حكمت سؤزی، كیم بیلدی، كیم بیلمهدی بو سرّ سؤزی، مولامنینگ سرّلارینی بیلمس منأ. (8) ترجمه: « آه دریغا! در میان آسمان و زمین پرندهی سنقر خود را گم كردهام و آن را نمییابم. ای یاران، شما در دعائید و من از فراق او اشك از چشمانم جاریست. میگویند كه با گریه اشك از چشمانم جاری سازم و به چهار طرف جویندگانی را برای یافتن وی بفرستم. میگویند كه باید آن پرنده همچون جانم را پیدا كنم. من در جستجوی اویم و قراری ندارم. چگونه در فراق او آرام گیرم؟ لاغر گشتهام و رنگ بر چهره ندارم، از كجا او را بیابم؟ اگر خبری از او بشنوم، درنگ نخواهم كرد. خبر پرندهی من از شام و عراق و حرم و ختای میرسد. میگویند كه پرندهی من در آنجاها پرواز میكند. جان من در فراق وی میگدازد، چه كنم كه راه را نمیدانم. چه كنم؟ از كه كمك و یاری خواهم؟ ای یاران! اگر او را یافتید تحمل كنید تا من برسم. اگر من بدانجا روم، دیگر باز نخواهم گشت. اگر من بدانجا روم آیا پرندهام را خواهم یافت؟ اگر او را پیدا نكنم، كار من دشوار خواهد شد. اگر آن پرندهی سنقر من بر دستانم بنشید، اگر غاز و قو هم به نزد من بیاید، آنها را تحویل نخواهم گرفت. پرندهی من از جنس آدم است. ای سلیمان! آیا سخنان حكمتآمیز و پر راز و رمز تو را كسی فهمیده است؟ من بر اسرار پروردگارم واقف نیستم.» تولد و وفات سلطان حبی تاریخ تولد و وفات سلطان حبی تاكنون برای ما معلوم نشده است. اما با توجه به وفات پدر وی حكیم آتا در سال 582 هجری بر میآید كه وی پیش از تاریخ بدنیا آمده و بعد از این تاریخ نیز فوت كرده باشد. با توجه به محدودیت منابع تاریخی در این باره فعلاً اطلاعات دقیقتر را به فرصتی دیگر میگذاریم. نسبنامه سلطان حبی مهمترین منبعی كه دربارهی نسبنامه «سلطان حبی خواجه» در اختیار ماست «شجرهنامهی آتا»، میباشد. در این شجرهنامه نام پدران سلطان حبی ذكر شده است. گرچه در این شجرهنامه به ذكر نامها بسنده شده است با این وجود برخی مطالب آن پارهای از ابهامات تاریخ شخصیتهای تركمن را برای محققان روشن میسازد. یكی از این ابهامات كه تاكنون منتشر نشده است، سلسله انساب سلطان حبی و دیگر عارفان این طایفهی آتای تركمن است. شجره نامهی آتای تركمن سلسله انساب سلطان حبی را به حضرت عثمان رضیالله عنه میرساند. سلسلهی انساب وی در شجرهنامهی آتا اینگونه آمده است: «… ایمدی حضرت عثماننینگ دوقوز اوغلی بار اردی: بیرینینگ آدی عبدالله اكبر و بیرینینگ آدی … ایمدی بیان عبدالله اكبر، عبدالله اكبرنینگ اوغلی هارون، آنینگ اوغلی عبدالجبار، آنینگ اوغلی عبدالقهار، آنینگ اوغلی عبدالله، آنینگ اوغلی عبدالكریم، آنینگ اوغلی شهابالدین، آنینگ اوغلی نجمالدین… ایمدی نجمالدیننینگ ایكی اوغلی بار اردی: بیرینینگ آدی سعدآتا لقبی اسمحمود آتا و بیرینینگ آدی معروف. آنینگ اوغلی داود، آنینگ اوغلی حسن، آنینگ اوغلی بایزید، آنینگ اوغلی اسكندر، آنینگ اوغلی یحیی، آنینگ اوغلی قیصر، آنینگ اوغلی مراد، آنینگ اوغلی سلیمان آتا رحمه الله علیه. سلیمان آتانینگ ایكی اوغلی بار اردی: بیرینینگ آدی سوجوكلوك ابراهیم آتا اردی و بیرینینگ (آدی) محب آتا اردی. سوجوكلوك ابراهیم آتانینگ اوغلی سلطان قطب الاقطاب حكیم سلیمان آتا علیه الرحمه اردی. حكیم تیب حضرت خواجه احمد یسوی (دین) طریقت بابیندا حكمت گؤردی، اول سببدین حكیم آتا تیب آت قوْیدوُلار. حكیم سلیماننینگ تؤرت اوغلی بار اردی: بیرینینگ آدی اصغر خواجه، و بیرینینگ آدی قوچغار خواجه و بیرینینگ آدی محمود خواجه و بیرینینگ آدی سلطان حبی خواجه اردی، - سلّمهم الله تعالی- اردیلر، تیریك صورتی بیرله غایب بولدولار. شیخ سعد نفس اوغلی توُروُر، سلطان سنجر ماضینینگ اینیسی توُروُر…» (9) همانطور كه در متن بالا نیز مشاهده میشود، سلسله انساب سلطان حبی به واسطه نوزده تن از پدرانش به حضرت عثمان ذیالنورین رضی الله عنه ختم میشود. در میان این نامها به اسامی شخصیتهایی برمیخوریم كه نامشان در تاریخ باقی مانده است و آن گونه كه معلوم میشود آنان از نامآوران زمان خود بودهاند. پدر سلطان حبی، حكیم سلیمان آتای باقیرغانی (582 هجری) سومین و مشهورترین خلیفهی سر سلسلهی طریقت یسویه خواجه احمد (فوت 562 هجری) است كه پس از فوت پیر خود راه وی را ادامه میدهد. مزار سلطان حبّی و گزارشی كوتاه از آن آن گونه كه از شواهد بر میآید و عقیدهی عموم مردم بر آن تأكید دارد این است كه سلطان حبی به اولیای غایب پیوسته است. ما در همین اواخر شنیدیم كه زیارتگاهی در منطقه قرق جنگل گلستان وجود دارد كه مزار سلطان حبی است. در تاریخ 28/7/79 بازدید و زیارتی از مزار سلطان حبی توسط نگارنده و همكاران انجام گرفت. سلطان حبی در بلندترین نقطه شمال جنگل گلستان در حد فاصل جنگل گلستان و منطقه گلیداغ قرار دارد. مزار سلطان حبی، در كومهای سنگی قرار دارد. در طرف غرب آن دو كومه دیگر با درب مستقیم به عنوان مهمانسرا توسط زائرین ساخته شده است. چند تكه چوب حكاكی شدهی قدیمی در روی مزار سلطان حبی قرار دارد. سقف كومهها را پوشانیدهاند و فقط یكی از ستونها نقش حكاكیهای قدیمی اسلامی را بر روی خود دارد. مزار حبی را با تخته سنگهای بزرگ درست كردهاند كه نمایی همچون سنگهای دیوار اتاق دارد. مزار سلطان حبی را محلیها «مرغزار اولیا» نیز میگویند و دو قله آن طرفتر در جانب شمال غربی كوه «گلعذار اولیا» قرار دارد كه به روایت مردم مزار خواهر سلطان حبی است. در جنوب سلطان حبی، قلهی «محمد زمان» (نشین)، در جنوب شرقی قلهی «یكه بارماق»، در شرق «دویه اؤركوجی» (كوهان شتر) (دیوار كجی) و در غرب قلهی «صوفی قوْتچی» یا «صوفی قوْرچی» قرار دارد. دورتادور سلطان حبی مزار مسلمین قرار دارد كه به زمانهای بسیار قدیم احتمالاً به زمان سلطان حبی مربوط است. قدمت سنگ مزارها از زندگی و وجود تمدن در دوران گذشته حكایت دارد. هنوز نیز زوار از روستاهای گلیداغ، لؤهوندور، یانبولاق، یل چشمه و بهكده به اینجا میآیند. برخی عقیده دارند كه اینجا محل عروج سلطان و برخی دیگر محل عبادت و زندگی وی است. احتمال اینكه وی عروج كرده باشد و تاكنون زنده باشد، كم است. این روایت احتمالاً از شجرهنامهی آتا نشأت میگیرد.(10) با توجه به وفات پدر سلطان در سال 582 هجری، احتمال میرود كه وی چند سال پیش از این تاریخ به آنجا مهاجرت كرده باشد. احتمالاً بعد از آمدن سلطان حبی به آنجا، مردم به دور وی گرد آمده و محلی مسكونی در آنجا تشكیل داده باشند. تحقیقات گستردهتر باستانشنان اینگونه ابهامات را از بین خواهد برد. رسالهی سلطان حبی در بارهی زندگانی وی رسالهای برای ما به یادگار مانده است. این رساله بر خلاف «رسالهی حكیم آتا» كه كتابی است منظوم و منثور، فقط به صورت شعر در قالب مثنوی بیان شده است. از این رساله بجز یك ورق، چیز دیگری در دست نگارنده مقاله وجود ندارد. با توجه به گستردگی نام و شهرت سلطان حبی در میان تركمنان، امید میرود كه رسالهی وی در آیندهای نزدیك یافت شود. اكنون چند بیت از این كتاب را میآوریم كه به كرامتِ زنده كردن گاو توسط وی اشاره دارد: بسم الله تیـب أر حـبی، بیــــر دریـنی اوردولار بایاغــی تك اول سیغیر، تـوروب یؤروبــردیلر سلطان حبی ولـینینگ، آیاقـلارین اؤپـــــدولـر رخصت آلیـب اول سـیغیر، اوتـلاغالی گیــتدیلر اوشول وقتدا سلیمان، باسین یرگه قویــــدولار اؤز اوغلونینگ ایشیگه حیران بولوب تــوردولار عارف بولوب بیز ایكهو ایـل خلقینی ییغماسمیز شاخ چیقاردیق بیز ایكهو بیر قازانغا سیغماسمیز بو سؤزنی سیز آیتینگـــیز گیـتر یولنی سورالی سیز تورونگیز جان بابام بیز غریبلار یؤرألــــی تقصیر دییبـــان أر حبی توروب یـؤری بردیلر انه اوغول ایكیسی اول حجرأگه گیــــــردیلـــر عـــنبر انه حجرأنینگ ایشــــــیكلـرین آلدیلار غایــــب بولوپ حـــــبینینگ لباسلاری قالدیلار سلیماننی سورسانگیز خواجه احمدگه نایبدیـر سلطان حبی شول وقتدا تیریك یؤرگن ]غایبدیر[ صبح صادق بولغاندا عـــنـبـر انـــــه توردولار گؤرهی دییبان اوغلونی اول حجرأگه گیردیلـــر اوغلون تاپمای انهسی آلیپ چیقدی لــــــباسین فـــــــریـــاد قــــیلیپ آییتدی خداییغا ثناسین سلطان حبی جان بالام قایدا غایب بولدونگ سـن من شكسته غریبنی ایمدی نامید قویدونـگ سـن تیری غایب بالامنی ایمدی كیمدن ســــــورایین غایب بولغان بالامدان ………………………….. غایبدان آواز گلدی سلطان حبی تیریك دیـــــر خضر بیرله الیاسغا بیرله ……........................... هـیـچ اولـیـا تاپـــمادی بــو دنیــانینگ میدارین غایبدان سؤز اشیتدی كؤنگلی تاپدی قـــــرارین (11) ترجمه: «حبی خواجه بسم الله گفت و به یكی از پوستها ضربهای زد. گاو همچون زمانی كه زنده بود بلند شد و به راه افتاد. آن گاو به پاهای سلطان حبی بوسه زد، رخصت خواست. گاو میچرید و میرفت. در آن وقت حكیم سلیمان آتا سر بر زمین نهاد و از كرامت فرزند خود حیران ماند. حكیم آتا گفت: ما عارف هستیم و بدین گونه مردم را نمیتوانیم دور خود جمع كنیم. ما همچون دو كلهی قوچ هستیم كه در یك دیگ نمیتوانیم بجوشیم. سلطان حبی گفت: پس ای پدر بزرگوار! من میروم. سلطان حبی از جای برخواست و با مادر به راه افتاد. هر دو داخل حجرهای شدند. عنبر انه، مادر وی، درب حجره را گرفت. سلطان حبی غایب شد و فقط لباسهایش ماند. حكیم سلیمان آتا، نایب خواجه احمد یسوی است. سلطان حبی اكنون غایب است و زنده میباشد. صبح صادق، عنبر انه از خواب برخواست و برای دیدن فرزندش رفت. فرزند خود را نیافت، لباس سلطان را بر دست گرفت و فریادزنان ا گفت: ای فرزندم، سلطان حبی، كجا غایب شدهای. من غریب و شكسته دل را ناامید رها كردهای. سراغ فرزند غایبم را از چه كسی بگیرم. ندایی از غایب آمد: سلطان حبی زنده است، او با خضر و الیاس همراه گشته است. هیچ یك از اولیا در این دنیا طاقت نیاوردند. چون مادر این سخن از غایب شنید، دلش آرام گرفت.» نام سلطان حبی در ادبیات تركمن آنگونه كه سلطان حبی در میان تركمنان مشهور است، چنین به نظر میرسد كه نام وی نیز در آثار ادبی پیدا شود. تاكنون تحقیق گستردهای در این مورد انجام نگرفته است، ولی نام وی با توجه به محدودیت منابع موجود، فقط در داستان «یوسف و احمد» اثر قربانعالی معروفی (1735- 1810 م) شاعر شهیر تركمن یافت شد. در این كتاب آمده است: سانـگا یـار بولوپـدیر حضرت عـلی دارغان بابا بیلن اول ســلمان ولی سلطان محمود بیلن سلطان أر حبی چلتنلرینگ بیری تورار، جان بالام (13) تحقیق از: محمود عطاگزلی/ پاییز 79 زیرنویسها: 1- Turkestan Down to the Mongol invasion ، و. بارتولد، به نقل از نخستین متصوفین ادبیات ترك، پروفسور فواد كوپرولو، چاپ پنجم، آنكارا، انتشارات آریسان، 1984، ص 76. 2- دیوان حكمت، خواجه احمد یسوی، به كوشش دكتر حیاتی بیجه، آنكارا، تركیه دیانت وقفی یایینلاری/ 119، 1993، مقدمه ص XVI، XV. 3- شجره نامهی طایفهی آتای تركمن، دست نوشته طاغننیازشیخ (فوت 1325هـ.ق)، مقدمه و تصحیح محمود عطاگزلی. 4- رشحات عین الحیات، مولانا فخرالدین علی بن حسین واعظ كاشفی (867- 939 هجری)، با مقدمه و تصحیحات و حواشی و تعلیقات دكتر علی اصغر معینیان، شهریور 1356، انشتارات بنیاد نیكوكاری نوریانی، پاورقی ص 22؛ و ترجمهی تركی رشحات، ص 16 به نقل از نخستین متصوفین ادبیات ترك، پاورقی ص 88؛ مذكر احباب، ج 5، ص 534، به نقل از «به نقل از نخستین متصوفین ادبیات ترك، پاورقی ص 88. 5- همان مأخذ. 6- نخستین متصوفین ادبیات ترك، پروفسور فواد كوپرولو، چاپ پنجم، آنكارا، انتشارات آریسان، 1984، صص 91-90. 7- شجره نامهی طایفهی آتای تركمن. 8- دیوان حكمت، حكیم سلیمان آتا باقیرغانی، به كوشش محمود عطاگزلی، شعر «تابماس منأ». 9- شجره نامهی طایفهی آتای تركمن. 10- شجره نامهی طایفهی آتای تركمن. 11- ورقهای به جای مانده از رسالهی سلطان حبی. 12- یوسف و احمد، معروفی، قربانعالی، به كوشش مراددوردی قاضی، ویرایش محمود عطاگزلی، انتشارات جلوه، چاپ اول 1377. برگفته از سایت انجمن شعر و ادب ترکمن میراث لینک های مرتبط: مشاهده عکس های آرامگاه حبی خواجه
|
ADS
فرهنگ لغت ترکمن سؤزلوک سایت فرهنگ لغت ترکمن سؤزلوک فعالیت خود را آغاز نمود. این سایت یکی از سایت های زیر مجموعه بایراق می باشد که با تلاش دوستان تصمیم به ایجاد فرهنگ لغت ترکمنی به فارسی و بالعکس گرفتیم که در حال تکمیل شدن می باشد. جدیدترین فایل ها
بهترین دریافتها
|